نام آزمایش: تشریح چشم گاو
وسایل مورد نیاز:یک عدد چشم _ یک عدد چاقوی جراحی نوک تیز_ یک عدد ظرف
حتی الامکان شیشه ای شفاف
چند نکته:1) با توجه به اینکه بعد از مرگ یک جاندار سلول ها ی بدن آن تا چند ساعت به حالت نیمه زنده باقی می مانند و پس از آن با شروع به کار باکتری های تجزیه کننده می میرند و به تدریج حالت اصلی خود را از دست می دهد باید دقت داشت که چشم تهیه شده تازه باشد تا بتوانیم آنرا با حالت اصلی خود در هنگام تشریح مشاهده کنیم.
2) تا حد امکان اصول بهداشتی را در محیط آزمایشگاه رعایت کنیم تا مشکلی پیش نیاید.
3) در هنگام کار با چاقوی جراحی باید بسیارمواظب بود که ایجاد بریدگی در هیچ ناحیه ای ازبدن اتفاق نیفتد و در صورت ایجاد زخم فوراً آنرا به مسئولین آزمایشگاه اطلاع داده تا از صحت و سلامتی خود مطمئن شوید.
4) از دبیر مربوطه خواهش کنید تا در هنگام تشریح امکان لمس اجزا را به شما بدهد.
5) پس از انجام تشریح سعی کنید یک چشم دیگر تهیه کنید و این بارخودتان به انجام کار بپردازید.
مشاهدات:مراحل 1) خوب به ظاهر چشم نگاه کرده و باتوجه به آگاهی های قبلی خود نام اجزای خارجی چشم را بگوئید .
تئوری_ لایه ی خارجی (صلبیه) : اولین لایه ی چشم از خارج به داخل صلبیه نام دارد که به رنگ سفید مشاهده می شود و از جنس بافت پیوندی محکمی است که در جلوی چشم بخش شفافی به نام قرنیه را به وجود می آورد . این قسمت اولین لایه ی شفاف چشم را برای عبور نور از خود به وجود می آورد .
عملی _ از نگاه کردن به چشم می توان یک کره را دید که در پشت آن قسمتی چربی دیده می شود ودر جلو دو قسمت با رنگهای سفید و سیاه شفاف با مرز مشخص دیده می شود که طبق تواصیف با قسمت سفید رنگ همان صلبیه و قسمت سیاه رنگ همان قرنیه می باشد.کار لایه ی چربی که چشم را احاطه کرده است محافظت از چشم و به خصوص عصب بینایی خارج شده از چشم می باشد.در انتهای چشم و در پشت لایه ی چربی، عصب بینایی به وضوح دیده می شود.این اعصاب بینایی به قسمت کیاسمای بینایی در پشت سر منتهی می شوند که در انجا عمل بینایی به طور کامل به سرانجام می رسد و جسم مورد نظر دیده می شود.
2) پس ازمرحله ی اول که به نام "مشاهده " نامگذاری شد به مرحله ی دوم می رسیم .در این مرحله ابتدا با برداشتن چاقوی جراحی آنرا کاملاً تمیز می کنیم و شروع به برش میکنیم .
تئوری_ با برش و جدا کردن قسمت سیاه باید به زلالیه برخور کنیم . زلالیه در دومین بخش از چشم یعنی مشیمیه(لایه ی میانی) قرار دارد .این قسمت در پشت قرنیه به صورت مایع شفاف دیده می شود و دومین لایه ی شفاف چشم را تشکیل می دهد و به راحتی نور را از خود عبور می دهد. کار اصلی زلالیه تغذیه ی سلول های قرنیه تا عنبیه است اما گفته می شود که تا حدودی به حفظ حالت کروی چشم نیز کمک می کند.در فضای بین قرنیه تا عنبیه به دلیل عبور نور نباید شئ کدری (مویرگ خونی) وجود داشته باشد تا مانع از عبور نور از آن منطقه شود اما برای تغذیه ی سلولهای آن باید قسمتی شفاف (برای عبور نور) وجود داشته باشد که همان زلالیه چشم نام دارد .زلالیه از مویرگهای اطراف ترشح می شود.
عملی_با چاقو ی جراحی مرز بین صلبیه و قرنیه را برش میدهیم اما محل بریدگی را زیاد فشار ندادیم . (چرا؟) پس از برداشتن محل بریدگی مایعی بی رنگ وشفاف از آن خارج شد که با بررسی محل قرارگیری آن می شد حدس زد که همان قسمت زلالیه است،و برای این محل را فشار نمی دهیم تا مانع از خروج مایع زلالیه شویم.
3) تئوری _ درپشت زلالیه قسمت دیگری از مشیمیه یعنی عنبیه قرار دارد ور در مرکز آن سوراخ مردمک وجود نام دارد.عنبیه دارای رنگدانه هایی است که نور را جذب می کند و البته مسطح شکل می باشد و در اطراف آن ماهیچه هایی برای تنگ و گشاد کردن مردمک در مواقع لزوم قرار دارند که توسط اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک کنترل می شوند. صفحه ی 1
عملی _ با آهستگی مایع زلالیه را از چشم خارج می کنیم و در عین نا باوری به جای قسمت شفاف این بار قسمت تیره رنگی را می بینیم و در اطراف، ناحیه هایی دیده می شوند که محکم به این قسمت چسبیده اند .
در وسط آن قسمت تیره تری دیده می شود که با دقت و تامل بیشتر به صورت سوراخ دیده می شود.این اجزا هر کدام با کار خود تناسب دارند .قسمت اصلی عنبیه نام دارد ودارای رنگدانه هایی برای جذب نور می باشد . سوراخ وسط آن مردمک نام دارد که از داخل آن نور عبور میکند ودر اطراف ( عنبیه )هم تارهای ماهیچه ای برای تنظیم تنگی در هنگام پرنوری و گشادی در هنگام نورکم را برعهده دارد. تغییر اندازه ی مردمک چشم را در جلوی آئینه با تغییرمیزان نور محیط به راحتی مشاهده کرد.نکته ی دیگری که در اینجا حائز اهمیت است این است که با خارج کردن مایع زلالیه قسمت قرنیه روی هم می افتد و به حالت چروک مانند درمی آید که این امر خود نشان دهنده ی این است که مایع زلالیه طبق تئوری داده شده به طور یکنواخت در تمام فضای بین قرنیه تا عنبیه را پر میکند.
3)تئوری _ تابه حال توانستیم از دولایه از چشم عبور کنیم و حال نوبت به لایه ی سوم با نام شبکیه می رسد اما در اینجا مسئله کمی متفاوت است چون علاوه بر موضوع نور به مورد تشکیل تصویر می رسیم . با نگاه به ساختمان چشم به شیئی به نام عدسی می رسیم .عدسی در میان کره ی چشم قرار گرفته است و وظیفه ی تمرکزنور را روی شبکیه برعهده دارد.
عملی_ با برداشتن عنبیه قسمتی را می بینیم که ویژگی های منحصر به فردی دارد . از جمله شفافیت ناب و در عین حال سفتی ژله مانندی که آدم را به تعجب وا می دارد من که با دیدن درخشش آن بسیار شگفت زده شدم .این قسمت عدسی نام دارد و سومین لایه ی شفاف چشم را تشکیل می دهد و به راحتی نور را ازخود عبور می دهد.در باره ی کار آن می توان گفت که نور با ورود به چشم و عبور از چند محیط مختلف دچار شکست هایی می شود که ممکن است آنرا از حرکت مستقیم باز دارد و به دیواره ها برخورد کند و باعث شود که هیچ تصویری شکل نگیرد پس لازم است قسمتی وجود داشته باشد تا نور های وارده را درست روی شبکیه متمرکز کند این قسمت همان عدسی داخل چشم است.
4) تئوری _ پس از عدسی در پشت آن زجاجیه چهارمین محیط شفاف چشم قرار دارد و وظیفه ی اصلی آن حفظ حالت کروی چشم و عبور نور از داخل خود می باشد.
عملی_ در این مرحله عدسی را از چشم خارج می کنیم و با ماده ی ژله مانندی برخورد می کنیم که به آسانی می توان گفت که مایع زجاجیه است چون با ویژگی های این قسمت اعم از ژله ای و نسبتاً سفت بودن فقط می توان که گفت زجاجیه است . جالب این که برای خارج کردن این مایع ازچشم حتی با برعکس کردن چشم باز هم این ماده حاضر بر خروج از چشم و ترک موقعیت خود نیست.
5)تئوری_ درپشت زجاجیه گیرنده های نوری و نقطه ی کور وجود دارد .گیرنده های نوری شامل دو نوع سلول استوانه ای و مخروطی است.استوانه ای :در چشم انسان حدود 125-120 میلیون عدد وجود دارند و دارای دو ویژگی حساس بودن به تاریکی و دید سیاه و سفید می باشد.مخروطی : در انسان نسبت به استوانه ای کمتر و در حدود 5 میلیون یافت می شود و با دو ویژگی حساس بودن به نور و دید رنگی شناخته می شود.نقطه ی کور محلی است که عصب بینایی از چشم خارج می شود. ودر بالای آن لکه ی زرد وجود دارد که برای تیز بینی تداعی شده اند و جالب اینکه در جاندارانی از قبیل باز وعقاب به تعداد بیشماری لکه ی زرد دیده می شود وبه حدی در این جانداران تیزبینی دقیق است که یک باز میتواند از فاصله ی 300 متری یک جمله از کتاب را به وضوح ببیند.
عملی_ مایع زجاجیه را از چشم خارج می کنیم و قسمت هایی را مشاهده می کنیم.قسمت اول به بیشترین سطح را به خود اختصاص داده است قسمت تیره رنگی است که سلول های استوانه ای و مخروطی در ان پخش شده است.قسمت بعدی سوراخی است که عصب بینایی را از چشم خارج می کند یعنی همان نفطه ی کور.قسمت لکه ی زرد با چشم غیر مسلح دیده نمی شود وفقط در نام آن زرد وجود دارد و در واقعیت زرد رنگ نیست. این جواب را هنگامی که از محل لکه ی زرد پرسیدیم در یافتیم البته تو انستیم که محل تقریبی آن را نیز بیابیم.نمودار حرکت نور به شکل زیر است(از راست به چپ):
قرنیه > زلالیه > عنبیه > سوراخ مردمک > عدسی > زجاجیه > شبکیه .